1 + 5 فیلم و سریال مهم ایرانی با موضوع مهاجرت، به بهـــانه اکران «کارگر ســـاده نیازمنـــــدیم»
جوان ساده شهرستانی که «قدم» نام دارد در جست وجوی کار به تهران مهاجرت می کند. قدم در یک رقابت عشقی در مقابل پیرمردی مرفه و مکار به نام «جهان» (با بازی آتیلا پسیانی) قرار می گیرد و در نهایت شکست می خورد.
گروه سینما و تلویزیون: این روز ها فیلم سینمایی «کارگر ساده نیازمندیم» اثر منوچهر هادی روی پرده سینماهاست. درامی اجتماعی که به مشکلات طبقه فرودست جامعه در کلان شهر تهران می پردازد و درباره آدم هایی است که از فضای کوچک شهرستان به جامعه ای بزرگ تر کوچ کرده اند و نمی توانند خودشان را با مناسبات مقصد وفق دهند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه خراسان، مهاجرت شهرستانی ها به شهر تهران موضوعی است که در بسیاری از آثار نمایشی سینما و تلویزیون کشورمان دستمایه کار قرار گرفته است. در این گزارش به بهانه اکران «کارگر ساده نیازمندیم» چند فیلم و سریال ایرانی با مضمون مهاجرت به تهران را مرور کرده ایم.
استراحت مطلق
عبدالرضا کاهانی/ 1393
عبدالرضا کاهانی علاقه زیادی دارد به نمایش فضا های پلشت و آدم های بدبخت. او در اولین فیلم شهری اش یعنی «استراحت مطلق» این نکبت و پلشتی را در ابعادی گسترده تر به تصویر می کشد. تهرانی را می بینیم که مجموعه ای از عناصر پلید را در خودش جای داده است. شخصیت ها یا معتاد هستند یا هوس باز. تقریبا هیچ کدامشان شغل درست و حسابی ندارند. آدم پولدار داستان، کاسه توالت می فروشد و دیگری از طریق خرید و فروش گیرنده ماهواره نان درمی آورد. وجه اشتراک مرد ها این است که همگی به سمیرا (شخصیت زن دامغانی با بازی ترانه علیدوستی) نظر سوء دارند. سمیرا برای یافتن شغل به تهران مهاجرت می کند ولی نمی تواند در خانه ای که اجاره کرده ساکن شود و بدین ترتیب طعم آوارگی را می چشد. او در نهایت در شهر تهران تصادف می کند و از دنیا می رود.
دربند
پرویز شهبازی/ 1391
باز هم تهرانی ها مکار و زرنگ هستند و شهرستانی ها مظلوم و ساده لوح. شخصیت شهرستانی جوانی دانشجو است که در رشته پزشکی درس می خواند. نازنین (نازنین بیاتی) پس از قبولی در دانشگاه به دلیل پیدا نکردن خوابگاه، مجبور می شود در خانه ای مجردی زندگی کند. هم خانه او دختری است پُرمکر و منفعت طلب که از نازنین به عنوان یک طعمه استفاده می کند. دختر دانشجو در تهران با پارتی های شبانه و روابط نامتعارف جوانان لمپن مواجه می شود و اعتمادش را به همه چیز و همه کس از دست می دهد. همچون فیلم های قبلی، شخصیت شهرستانی پول و آبرویش را می بازد و به نقطه صفر سقوط می کند. مهاجرت نازنین به کلان شهر تهران، خیلی کوتاه مدت است.
کارگر ساده نیازمندیم
منوچهر هادی/ 1394
جوان ساده شهرستانی که «قدم» نام دارد در جست وجوی کار به تهران مهاجرت می کند. قدم در یک رقابت عشقی در مقابل پیرمردی مرفه و مکار به نام «جهان» (با بازی آتیلا پسیانی) قرار می گیرد و در نهایت شکست می خورد. فیلم ساز خشونت و بی رحمی شهر تهران را در قالب این شخصیت به تصویر می کشد. منوچهر هادی در «کارگر ساده نیازمندیم» تهران را برای شهرستانی ها یک شهر بی دروپیکر معرفی می کند؛ کارگر ساده راهی برای مطالبه حقوق ازدست رفته اش پیدا نمی کند. او در تهران غریب است و کسی را به عنوان تکیه گاه نمی یابد.
زرد قناری
رخشان بنی اعتماد/ 1367
الگوی مضمونی فیلم فرقی با بقیه آثار مشابه ندارد. این بار هم فردی شهرستانی از قشر کارگر به تهران می آید و دست ازپادرازتر برمی گردد. نصرا... کفاش جوانی است که به قصد زراعت، قطعه زمینی را می خرد. او متوجه می شود که سرش را کلاه گذاشته اند. برای پیدا کردن کلاهبردار، راهی پایتخت کشور می شود و به اجبار همان جا می ماند. در تهران دوباره فریب می خورد و با هدف مسافرکشی پیکانی را خریداری می کند که قبلاً به دیگران فروخته شده. باجناق نصرا... فردی شیاد است که موفق می شود یک شهرستانی را فریب بدهد. خط کشی بین آدم های خوب و بد تقریبا مشخص است؛ شهرستانی های ساده لوح یک طرف ایستاده اند و تهرانی های فریبکار در طرف دیگر. سکانس خوب فیلم جایی است که مهدی هاشمی (در نقش کارگر شهرستانی) جلوی زمین زراعی می ایستد و ادعای مالکیت می کند و با تمسخر دیگران مواجه می شود.
آقای هالو
داریوش مهرجویی/ 1349
در این گزارش به سراغ یک نمونه از فیلم های قبل از انقلاب رفتیم تا ثابت کنیم الگوی سینمای مهاجرت، تغییری نکرده و همچنان بر همان پاشنه می چرخد. «آقای هالو» ساخته داریوش مهرجویی با بازی علی نصیریان در سال 1349 ساخته شده. شخصیت اصلی فیلم برای ازدواج از شهرستان به تهران می آید. در سکانس های آغازین فیلم می بینیم که چمدان این مسافر ساده لوح را می دزدند و این سکانس موضع فیلم را درباره شهر تهران توضیح می دهد. تهران شهری است پُر از خلافکار که در آن باید اموالت را دودستی بچسبی. در بنگاه معاملات املاک سر آقای هالو را کلاه می گذارند و او در ادامه قصه، عاشق زنی می شود که بعد ها می فهمیم مشکل اخلاقی دارد. آقای هالو در تهران شکست عشقی می خورد، اموالش را از دست می دهد و نگران و سرافکنده به زادگاهش برمی گردد.
پایتخت 1
سیروس مقدم/ 1390
سیروس مقدم در این سریال نگاه منصفانه ای به ماجرای مهاجرت دارد. آدم های شهرستانی مثل سریال های قبلی خنگ و ساده لوح نیستند. آن ها در شهر تهران با مشکلات دست وپنجه نرم می کنند؛ ولی دست آخر کم می آورند و تسلیم می شوند. نقی معمولی (محسن تنابنده) و خانواده اش با آن کامیون معروف قرار است از علی آباد مازندران به تهران کوچ کنند. در این شهر نمی توانند ساکن خانه مورد نظرشان شوند چون صاحبخانه می میرد و وراث حاضر به تحویل خانه نمی شوند. زندگی پشت کامیون تنها گزینه باقی مانده است. سیروس مقدم موضع خودش را از زبان مادر خانواده (هما با بازی ریما رامین فر) بیان می کند: «تهران جای خوبیه؛ ولی نه برای ما که قدرتش رو نداریم» . هما می داند که نمی تواند خودش را با تهران وفق دهد. واقع گرایی قصه یکی از دلایلی بود که موجب شد مردم با سریال ارتباط خوبی برقرار کنند.